ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





موضوع: تحلیل تکنیکال; علم یا توهم؟

بازدید: 5576   تعداد پاسخ: 1
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2018/03/13
    نوشته ها
    2
    0

    تحلیل تکنیکال; علم یا توهم؟

    تحلیل تکنیکال; علم یا توهم؟کانون بورس
    درمقاله قبلی به این سوال پاسخ دادیم که تحلیل تکنیکال چیست؟ حال به نظرتان آیا تحلیل تکنیکال علم است یا توهم؟ به نظر می آید این موضوع که هرکسی تفسیر خاص خودش را از نمودارها دارد (خودتفسیرگری) ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است و اغلب نیز شنیده می شود. به طور حتم این سوالی قابل تامل است اما کمتر از آنچه به نظر می رسد اهمیت دارد. شاید بهترین راه برای پاسخ دادن به چنین سوالی مراجعه به یکی از متونی باشد که شدیدا افرادی که در معاملاتشان از نمودارها استفاده می کند را زیر سوال می برد.

    الف) استفاده از الگوهای نموداری روزبه روز گسترش می یابد و عموم مردم علاقه مند به استفاده از آنها می شوند و از قوانین این چارت ها برای خرید و فروش استفاده می کنند و این خودتفسیرگری باعث می شود که موج هایی از خرید و فروشدر قسمت هایی از بازار مشاهده شود. به طوری که همه باهم چیزی را می خرند و باعث افزایش قیمت آن می شوند و همه با فروش همزمان چیزی، باعث کاهش قیمت آن می شوند.

    ب) قسمت دیگری از همان متن می گوید الگوهای نموداری اکثرا حاصل فعالیت های ذهنی و توهمات می باشند. هنوز هیچ مطالعه ریاضی نتوانسته یکی از آن ها را تایید کند. آن ها بی تعارف فقط در مغز خریدار و فروشنده سهم وجود دارند.

    این دو انتقاد در برابر یکدیگر قراردارند به طوری که یکی دیگری را نقض می کند و ما نمی توانیم همزمان هردوی آن ها را بپذیریم. اگر الگوهای نموداری ((تماما ذهنیت و توهمات)) و ((تنها در مغز خریدار و فروشنده سهم)) هستند پس عاقلانه نیست که بگوییم افراد زیادی در زمان مشخص به یک چیز نگاه می کنند و همه به اشتباه به سمت یک توهم می روند و سپس موج ایجاد می کنند!

    واضح است که هردوی این انتقادات نمی توانند همزمان مطرح شوند به این صورت که نمودارها هم قابل تشخیص و واضح باشند که همه همزمان یک چیز را ببینند و همزمان با هم عمل کنند (که به معنی این است که الگوهای قیمت غیرقابل تفسیر هستند) از طرفی دیگر بگوییم که خواندن و نوشتن و تفسیرچارتها و نمودارها تماما ذهنیت و توهمات است.

    شاید حقیقت این است که تفسیر نمودارها کاملا یک فعالیت ذهنی است. خواندن یک نمودار یک هنر است. (ممکن است واژه مهارت این مهم را بهتر بیان کند) الگوهای نمودارها به ندرت آنقدر واضح هستند که همه تحلیل گران تکنیکال با تجربه یک پیش بینی از آنها را ارائه بدهند. همواره جایی برای شک کردن وجود دارد. در تحلیل تکنیکال خیلی از فاکتورها هستند که گاهی مقابل یکدیگر قرار می گیرند و یکدیگر را رد می کنند.

    حتی اگر همزمان تمام تحلیل گران تکنیکال بر یک باور باشند و یک پیش بینی را ارائه دهند دلیل آن نمی شود که همه همزمان و در یک جهت وارد بازار شوند. برخی تلاش می کنند که حتی نسبت به اخطارهای خرید و فروش پیش دستی کنند و زودتر به بازار وارد شوند. برخی دیگر ممکن است منتظر انفجار قیمت می مانند و از طریق نوسان نماها (اسیلاتورها) اطمینان بیشتری کسب کنند. برخی ممکن است منتظر بمانند تا انفجار با مانعی روبه رو شود و بعد از آن که آن مانع مرتفع شد وارد بازار شوند و برخی از خریداران ممکن است مبارزه طلب باشند و برخی دیگر محافظه کار.

    ممکن است افرادی خیلی قبل از پایان نوسان از آن خارج شوند برخی دیگر ممکن است تا حد قیمت مشخصی صبر کنند. استراتژی کلی برخی از معامله گران بلند مدت است و برخی دیگر ممکن است کوتاه مدت و حتی میان روزی کار کنند. بنابراین واضح است که امکان اینکه تمام تحلیل گران تکنیکال در یک لحظه و یک زمان وارد بازار شوند و از خود عکس العمل های مشابهی را نشان دهند عملا مردود است.

    اگر زمانی خودتفسیرگری به یک دغدغه عام تبدیل شد شاید بهتر باشد آن را ((درست بینی ذاتی)) بنامیم. به معنای دیگر زمانی می رسد که معامله گران با اتکای زیاد و تمرکز بالایشان بر نمودارها بازار را متاثر و منحرف کنند. اینجاست که معامله گر به بررسی اتفاقی که افتاده می پردازد و ممکن است استفاده از نمودارها را متوقف سازد و تاکتیک های خرید و فروشش را با بازار هماهنگ کند. مثلا ممکن است پیش از ازدحام در خرید و فروش عمل کند و یا خیلی پس از آن منتظر فرصت مناسب بماند. پس اگر این توهمات ذهنی به قولی در شروع روندها باعث مشکل شوند بعد از زمانی خود به خود اصلاح می شوند.
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2021/01/04
    نوشته ها
    1
    0
    فلسفه سرمایه‌گذاری چارچوب عملکردی و مبانی تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذار را تعیین می‌کند. برخی از سرمایه‌گذاران در ایران و جهان، رویکرد «تکنیکال» را قطب‌نمای خود در بازارهای سرمایه‌پذیر قرار داده‌اند. اما امروز کارآیی این رویکرد -به ویژه در بازار سهام- به چالش کشیده شده است. مقاله حاضر، پیرامون سوال‌هایی است که تحلیل تکنیکال با آن مواجه است.

    مقصود از تحلیل تکنیکال یا نمودارگرایی (chartism)، باور به امکانِ پیش‌بینی حرکت آتی قیمت‌ها، بر مبنای حرکت آن‌ها در گذشته است. به بیان دیگر، پیش‌بینی «طرف راست» و خالیِ نمودارِ قیمت، بر اساس «طرف چپ» آن، که حاوی تاریخچه‌ای از حرکت قیمتی آن مورد سرمایه‌گذاری (ارز، طلا، سهم و ..) است.

    تلاش برای پیش‌بینی روندهای قیمتی با مطالعه نمودارها، یک تکنیک متداول سرمایه‌گذاری است. در واقع، تحلیل تکنیکال شاید معمول‌ترین شکلِ انتخاب سهام باشد. به دلیل این‌که هر فرد بدون نیاز به آموزش زیاد، می‌تواند آن را فرا بگیرد و انجامش دهد.

    برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، تحلیل تکنیکال چیزی فراتر از صرفِ پیش‌بینی آینده بر اساس روندهاست. پیروان متعصب‌ترِ این روش، تلاش می‌کنند فرصت‌های معاملاتی را با استفاده از ابزارهایی مثل میانگین متحرک، قدرت نسبی، خطوط حمایت و مقاومت و الگوهایی مانند سر و شانه -و فهرستی طولانی از دیگر الگوهای ساخته شده- شناسایی کنند.

    تحلیل تکنیکال، میان سرمایه‌گذاران حقیقی محبوب‌تر است. اما آیا این نگاه، آن‌ها را به تصمیم‌های خرید و فروش درست هدایت می‌کند؟ پاسخ این سوال آسان نیست.

    در ادبیات مسلطی که میان چارتیست‌ها جریان دارد، کارآیی واقعی اساسا نادیده گرفته می‌شود. در عوض، روی اثربخشی نظریه‌های درونی تکنیکال در دوره‌های منتخب زمانی که طبق این الگوها سودهای غیرمتعارف کسب شده، تمرکز می‌کند.


    یکی از اولین پژوهش‌هایی که تلاش کرد داده‌های مرتبط با تحلیل تکنیکال را بررسی کند، پژوهشی بود که در سال ۱۹۸۰ انجام شد. این داده‌ها مربوط به معاملات سرمایه‌گذارانی بود که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کردند. سه پژوهش‌گر در مقاله‌ای با عنوان «طراحی سبد و کارآیی سبد: سرمایه‌گذار حقیقی» داده‌های معامله سهام را برای تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران طی سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ بررسی کردند. یافته‌های آن‌ها از این حکایت داشت که تحلیل تکنیکال کارآیی سبد سهام را برای سرمایه‌گذاران حقیقی، شدیدا تنزل می‌دهد. همچنین در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی سایت اینوست یار ، به مفاهیم اشاره شده است و برخی از مقایسه های تئوری و تجربی محققان به چالش کشیده شده است.

    در سلسله تحقیقاتی که بِرَد باربر (Brad Barber) و ترنس اُدین (Terrance Odean) از دانشگاه برکلی، اواخر دهه ۹۰ میلادی آغاز کردند، میزان کارآیی واقعی برای هزاران سرمایه‌گذار حقیقی که با حساب خودشان معامله می‌کردند، مستند شد. نتایج این تحقیقات در قالب چندین مقاله ارائه شده است. آن‌ها دریافتند کسانی که بیشتر معامله می‌کنند، از کسانی که کمتر معامله می‌کنند، کارآیی پایین‌تری دارند. و اغلب کسانی که در مطالعه باربر و اودین بیشتر معامله می‌کردند، معامله‌گران تکنیکال بودند.

    اخیرا دو محقق از هلند، مقاله‌ای منتشر کردند که به طور خاص، نتایج سرمایه‌گذارانی را بررسی کرده که با تکیه بر تحلیل تکنیکال معامله می‌کنند. در این مقاله، آروید هافمن (Arvid Hoffmannn) از دانشگاه ماستریخت و هِرْش شِفرین (Hersh Shefrin) از دانشگاه سانتا کلارا، داده‌های مربوط به معامله‌ سرمایه‌گذاران هلندی را برای دوره زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ بررسی کردند. این سرمایه‌گذاران هم بر مبنای تحلیل تکنیکال فعالیت می‌کردند.

    سال ۲۰۰۶ یک شرکت کارگزاری ریز اطلاعاتی که در اختیار داشت را به این دو پژوهش‌گر ارائه کرده بود. این اطلاعات شامل همه تراکنش‌های معاملاتی برای معلمله‌گران و یک سوال کلیدی از آنان بود. این‌که کدام استراتژی را به عنوان مبنا در تصمیم‌گیری‌های خود استفاده می‌کنند. و «تحلیل تکنیکال» یکی از گزینه‌هایی بود که می‌توانستند انتخاب کنند.

    ۳۲ درصد از این سرمایه‌گذاران گفته بودند از تحلیل تکنیکال به صورت انحصاری یا در تلفیق با تحلیل بنیادی،استفاده می‌کنند. هافمن و شفرین موفق شدند اطلاعات حساب ۵۵۰۰ نفر را با روش‌های آماری دقیق، آنالیز کنند.

    در نهایت، نتایج این بررسی آماری نشان داد که سرمایه‌گذاران حقیقی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، نسبت به کسانی که از این روش استفاده نمی‌کنند، به‌طرز نامتناسبی به روندهای کوتاه‌مدت تمایل دارند، نرخ بالای جابجایی سهام در سبد خود را تجربه می‌کنند، و در مجموع، بازده پایین‌تری کسب می‌کنند.

    هم‌چنین، هافمن و شفرین دریافتند که هفتاد درصد از عدم کارآیی این سرمایه‌گذاران، حاصل از تصمیمات غلط آن‌ها درباره انتخاب سهم و ۳۰ درصد آن ناشی از هزینه‌های بالای مبادله (کارمزد و مالیات و …) است.

    اغلب سرمایه‌گذاران –لااقل در مقطعی از فعالیت خود- درگیرِ تحلیل تکنیکال و پیش‌گویی‌های نموداری بوده‌اند. تحلیل تکنیکال خودش را چون نقشه گنجی نشان می‌دهد، که راه‌های میان‌بُر و آسانی برای رسیدن به صندوقچه‌های طلا در خود نهفته دارد.

    جالب است بدانید، حتی وارن بافت هم اذعان کرده که سال‌هایی از زندگی کاری‌اش را صرفِ مسلط شدن به تحلیل تکنیکال کرده است. اما علی‌رغم همه ادعاهایی که در دل تحلیل تکنیکال وجود دارد، نمودارگرایی از سودآوری می‌کاهد. سال ۲۰۰۵ وارن بافت در دانشگاه وندربیلت (Vanderbilt University) درباره این دوگانگی در ادعا و نتیجه، به شوخی گفت: «من وقتی فهمیدم تحلیل تکنیکال کار نمی‌کند که نمودار را زیرورو کردم، اما باز به جواب متفاوتی نرسیدم»

    جادویی در اعداد وجود ندارد
    بخشی از مکتب تحلیل تکنیکال به موضوع اعداد فیبوناچی تعلق دارد. اعداد فیبوناچی دنباله‌ای از عددهای صحیح هستند. این دنباله اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضی‌دان ایتالیایی قرن سیزدهم معرفی شد. سلسله اعداد فیبوناچی با ۰ و ۱ شروع می‌شود. و اعداد بعدی، حاصل جمع دو عدد قبلی خودشان هستند. بخش آغازین این دنباله از اعداد زیر تشکیل شده است:

    … ، ۳۴ ، ۲۱ ، ۱۳ ، ۸ ، ۵ ، ۳ ، ۲ ، ۱ ، ۱ ، ۰

    هرچه این دنباله را بیشتر ادامه دهیم، نسبت دو عدد متوالی به ۱٫۶۱۸ میل می کند. این عدد به نام نسبت طلایی در طراحی و معماری شناخته می‌شود. نسبتی که می‌گویند در رشد گیاهان و اندام جانداران مستتر است.


    تحلیگران تکنیکال می‌گویند اگر این عدد در طبیعت کار می‌کند، چرا در بازارهای مالی کار نکند؟ برخی معامله‌گران معتقدند، وقتی بازار به ۶۱٫۸% پایین‌تر از حد بالای گذشته خود (یا ۶۱٫۸% بالاتر از حد پایین گذشته خود) می‌رسند، روند خود را تغییر می‌دهد.

    گفتیم که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند، که حرکت‌های آینده قیمت را می‌توان با مطالعه قیمت‌های گذشته پیش‌گویی کرد. برخی از آن‌ها از الگوها ( مانند سر و شانه، مثلث متقارن و …) استفاده می‌کنند. گروه دیگر، نشان‌گرهایی -که در ادبیات تکنیکال به دو دسته اندیکاتورها و اسیلاتورها تقسیم می‌شوند- مثل میانگین متحرک را بررسی می‌کنند. و برخی از آن‌ها معتقدند بازار روی موج‌های ازپیش‌تعیین‌شده حرکت می‌کند. طرفداران فیبوناچی جزء گروه سوم‌اند.

    در پژوهشی که توسط پروفسور روی بَچِلور (Roy Batchelor) ریچارد رَمیار (Richard Ramyar) صورت گرفته، شواهدی در تایید کارکرد اعداد فیبوناچی در بازار سهام آمریکا پیدا نشده است. به عنوان مثال، آن‌ها شاخص‌هایی مانند DJIA را طی سالهای ۱۹۱۴-۲۰۰۲ بررسی کردند و هیچ نشانه‌ای از معکوس شدن روند در سطوح ۶۱٫۸% -یا هر سطح پیش‌بینی شده دیگری- نیافتند.

    جالب است بدانید، پژوهش‌هایی که نتایج واقعی تحلیل تکنیکال را بررسی می‌کنند، معدودند. یکی از دلایل سختی کار در بررسی آماری تحلیل تکنیکال، ابهام در متدولوژی و عدم شفافیت قواعد است. در واقع، دنباله فیبوناچی یکی از معدود سازوکارهای درون تحلیل تکنیکال است، که تن به آزمون می‌دهد. پروفسور بچلور می‌نویسد «ریشه مسئله در این است که تحلیل تکنیکال، از مشخص کردن قواعد و ارائه گزارش در یک روش قابل قبول علمی، سر باز می‌زند. اغلب، به قدری این قواعد مبهم و پیچیده‌اند که آزمون را ناممکن می‌سازند.»

    اگر نظریه بازار کارا درست باشد، اساسا تحلیل تکنیکال نباید کار کند. به دلیل این‌که همه اطلاعات -از جمله حرکت‌های قیمتی در گذشته- در قیمت فعلی منعکس هستند. یعنی همه تاثیر خود را در وضعیت فعلی قیمت، تخلیه کرده‌اند، و چیزی برای پیش‌بینی آینده در خود ندارند.

    تحلیل‌گران تکنیکال یک خطای شناختی مهم مرتکب می‌شوند. آن‌ها با در دست داشتن الگوهای خود به انبار داده‌های موجود در بازار وارد می‌شوند و به دنبال شواهدی بر تایید الگوی خود می‌گردند. با توجه به انبوهیِ داده‌های موجود، پُرواضح است که اغلب، شواهدی دال بر تایید الگوهای ازپیش‌تعریف‌شده پیدا می‌کنند. در حالی که خواسته یا ناخواسته، از کنار حجم قابل توجهی از داده‌هایی که خارج از الگوهای آن‌هاست، بی‌توجه عبور می‌کنند.

    تحلیل‌گران تکنیکال یا چارتیست‌ها، بیش از گذشته باید در باب کارآیی و ریشه‌های علمی نظریات خود بیاندیشند. پافشاری بر متدهای نادرست، سرمایه را در معرض ریسک بالاتری قرار خواهد داد. در این میان، بیشترین ریسک متوجه افرادی می‌شود که منحصرا این روش را برای مبادلات خود برگزیده‌اند. به نظر می‌رسد، تلفیق این روش با دیگر رویکردهای تحلیلی، هوشمندانه‌تر و امن‌تر باشد.
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری موضوع

اشتراک گذاری موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •