آیا تا به حال در مورد ویژگی های شخصیتی کارآفرینان میلیاردر، فروشندگان نخبه و افراد موفق فکر کرده اید؟
اگر در مورد آنها اطلاعاتی ندارید و می خواهید بدانید چه چیزی باعث موفقیت این افراد می شود، می توانید مقالات و تئوری های بی شماری در مورد آن بخوانید.

بیشتر مطالب به شما مهارت‌ها، رفتارها، عادات موفق و تا آن مرحله از موفقیت را می‌آموزد، اما آیا این امکان وجود دارد؟ اگر روش و مهارت خاصی وجود دارد و همه به آن اطلاعاتی دسترسی دارند که می تواند شما را به جایگاه این افراد فوق العاده موفق برساند، چرا همه موفق نمی شوند؟

شاید کمی تعجب کنید

اگر همه چیزهایی را که برای موفقیت نیاز دارید به شما بگوییم،

قبلا در تو بود

در واقع، وقتی کودک بودید، در مهارت های شخصی خود استاد موفقی بودید!

بله شما آن را درست خواندید!

حدود 90 درصد از آموزش های موفقی که امروزه معلمان موفق آموزش می دهند، ریشه در رفتارهای کودکان دارد.
اما دست نامرئی جامعه غالباً به این کودک موفق دیکته می کرد که چه رفتار عادتی و تفکر جامعی دارد و کم کم کودک مهارت هایی را که داشت فراموش می کرد.

کودک درون من دقیقا کیست؟

بنیانگذار و آغازگر بحث در مورد کودک کارل گوستاو یونگ، نابغه دنیای روانشناسی است که یکی از بنیانگذاران روانشناسی مدرن است. آنچه یونگ دریافت، رفتار کودکانه در عمق رفتار بزرگسالان بود، اما هنوز نظر قطعی در مورد آن نداشت.

روانشناسی به نام امت فاکس بعدها از واژه کودک کنجکاو استفاده کرد، چارلز وایتفیلد از کلمه کودک درون استفاده کرد و سپس به اریک برن جایگاه ویژه، متمایز و طبقه بندی شده ای در تحلیل رفتاری خود داد.

اریک برن رفتار انسان را بر اساس سه بعد شخصیتی به زیبایی تحلیل کرد. او معتقد بود که یک فرد از سه نفر در درون خود یعنی والد، بزرگسال و کودک تشکیل شده است که رفتار او را در موقعیت های مختلف شکل می دهند.
کودک درون در واقع بعد پرخطر، ماجراجو و جاه طلبانه هر فرد است.

روانشناسان نشان داده اند که اگر کودک درون شما آسیب ببیند یا نقش او در شما کم شود، مستعد افسردگی خواهید شد و کم کم زندگی تان خسته کننده و کسل کننده می شود.

حتی بسیاری از بیماری های روانی مانند اعتیاد، اضطراب و بی خوابی را می توان با احیا درمان کرد و طی یک برنامه 12 مرحله ای، نقش کودک درون در زندگی افراد پررنگ تر می شود.
چرا باید کودکم را بیدار کنم؟
به زبان ساده، موفقیت بزرگ در زندگی بدون کمک فرزند شما غیرممکن است.
هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند به شما کمک کند تا درآمدی بالا، شغلی رویایی، زندگی لوکس داشته باشید. اگر با کودک درونتان کنار نمی آیید و اجازه ندهید او شما را به آنچه می خواهید راهنمایی کند.

افراد موفق به طور شگفت انگیزی زندگی شادی دارند (ریشه در یک کودک فعال) و دستاوردهای بزرگی دارند.

شاید خواندن این مطلب برایتان جالب باشد: روانشناسی بالینی

همه آنها نه آگاهانه، بلکه کاملاً ناخودآگاه به کودک درون خود اجازه عملکرد داده اند و طبق الگوهای موفق کودکانه، آنها را به آسان ترین راه به سوی موفقیت سوق می دهند.

به عنوان مثال،
چگونه در کودکی راه رفتن را یاد گرفتی؟
یا یک زبان جدید؟
چگونه اشیاء را تشخیص دادید؟
چگونه این همه دوست آسان پیدا کردی؟
آیا این شگفت انگیز نیست که در کوتاه ترین زمان به مهمترین مهارت ها و موفقیت ها دست یافته اید؟

حال فرض کنید بر اساس همین مدل پیروزی، امروز می خواهید دستاوردهای بزرگی در زندگی خود داشته باشید! شما قادر خواهید بود در اسرع وقت؛

• درآمد خود را افزایش دهید
• زندگی شادی داشته باشید
کسب و کار خودتون را راه بیندازید
دایره دوستان خود را افزایش دهید
• مهارت ها و زبان های جدید را بیاموزید
• و …

وقتی فرزند ما شاد است، زندگی ما پر از شادی و رنگ های زیبا است،
ما آرامش خواهیم یافت، عشق در زندگی ما جاری خواهد شد
و ما کنترل زیادی بر چیزهای اطراف خود خواهیم داشت.
آیا با کمک یک کودک درونی نمی توان زندگی خوبی داشت؟ نه!

تنها کاری که باید انجام دهید این است که بر اساس 5 مرحله بعدی، کودک را از خود بیدار کنید و اجازه دهید تا به راحتی شما را به موفقیت های بزرگ زندگی تان برساند. ادامه در روانشناسی کودک