راهنمایی و مشاوره برای کودکان خردسال بسیار ضروری شده است و مدارس نقش گسترده ای در به دست آوردن بهترین ها در کودکان دارند، زیرا در زمانه کنونی ذهن جوان برای صیقل دادن شخصیت خود و همچنین کمک به توجه به نیازهای جسمی، اجتماعی، روانی، آموزشی و حرفه ای دانش آموزان مدرسه که راه طولانی برای رفع موانع یادگیری دارند، به راهنمایی نیاز دارند.

نوجوانی به طور کلی به عنوان یک دوره پرتلاطم در نظر گرفته می شود و اغلب به عنوان یک مرحله منفی از زندگی - مرحله طوفان و استرس برای زنده ماندن یا تحمل کردن به تصویر کشیده می شود. این مرحله به بهترین وجه به عنوان یک دوره بحرانی در رابطه با بلوغ تعریف می شود و همچنین به عنوان انقلابی در زندگی فرد در نظر گرفته می شود که با دگرگونی بیولوژیکی شروع می شود و به سازگاری با آن چالش ها در جامعه ختم می شود.

نوجوانی به معنای «ظهور» برای رسیدن به «هویت» است و این راه دستیابی به هویت باید مدت‌ها با چالش‌ها و همچنین تغییرات مواجه شود. در این دوره تغییرات فیزیولوژیکی، شناختی، عاطفی و اجتماعی مختلفی رخ می دهد.

نوجوانی از دوران کودکی دیرتر پدیدار می شود و با بلوغ جنسی، افزایش سطح هورمون ها، میل به استقلال بیشتر، ظرفیت تفکر انتزاعی، افزایش علاقه به همسالان، دوری از والدین به دلیل ارتباط با همسالان یا خارج و آغاز رابطه عاشقانه از ویژگی های دوران نوجوانی است. این ویژگی ها مانند تغییر از حالت کودکی به بزرگسالی است. تمایل به انجام اکتشافات نوآورانه در نوجوانی نسبت به دوران کودکی بیشتر است زیرا در دوران کودکی دامنه فعالیت محدود می شود زیرا کودک از سرپرستان ترس دارد یا از رفتن به دورتر می ترسد در حالی که در نوجوانی آزادی برتر را کشف می کند. علاوه بر این، تعداد زیادی از تعارضات وجود دارد که نوجوانان با آنها مواجه می شوند، مانند تصمیم گیری در مورد نقش بزرگسالی آینده، شکل گیری هویت و جدا شدن خود از مراقبین.
چالش ها و پتانسیل ها

نوجوانان نیاز به توجه آشکار دارند. امروزه میلیون ها کودک معتاد به مواد مخدر، درگیر جنایات مختلف، ترک تحصیل، بزهکاری، اقدام به خودکشی، اضطراب و افسردگی هستند. علیرغم افزایش نرخ سواد، روند تصمیم گیری اشتباه یا سردرگم شدن در کودکان به دلیل فقدان خدمات راهنمایی به طور مداوم در حال افزایش است. در این مرحله از زندگی، نوجوانان مملو از چالش های گوناگون هستند و اگر این چالش ها حل نشوند، ممکن است در زندگی بعدی به یک ناسازگار اجتماعی تبدیل شوند.


یک نوجوان ممکن است به تنهایی از رویکرد آزمون و خطا نیز استفاده کند و بر وظایف رشدی حیاتی برای تبدیل به بزرگسالی ایده آل تسلط پیدا کند ، اما در عمل، وقت گرانبهای خود را که ممکن است صرف یادگیری و دانستن فعالیت‌های سازنده بیشتر کنند، تلف می‌کنند و همچنین اعتماد به نفس و انگیزه او را برای دستیابی به وظایفی که در انجام آن کار سختی نشان داده‌اند، کاهش می‌دهد. آنها به اندازه کافی بالغ نیستند که بتوانند وضعیت گیج کننده ناشی از این تغییرات اطراف خود را ارزیابی انتقادی کنند. بسیاری از این مشکلات نه تنها نیاز به درمان اصلاحی دارند، بلکه به طور برجسته به کمک حرفه راهنمایی و مشاوره برای انجام اقدامات پیشگیرانه نیز نیاز دارند.

بنابراین، نوجوانی به یک فصل چالش برانگیز و همچنین یک فصل معمایی در رشد طول عمر برای کسانی که با آن روبرو هستند و همچنین برای والدین و بزرگسالانی که فرزندان خود را بزرگ و پرورش می دهند تبدیل می شود. بنابراین برای زنده ماندن در این دوره و به دست آوردن تحقق پتانسیل خود، نیازمند راهنمایی و حمایت صادقانه هستند.